اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

قرآن کریم مشتمل بر مراتب درونی و باطنی بسیاری است و کمتر به صورت علمی به این مقوله پرداخته شده است.از همین روی،در این جایگاه به دنبال تبیین این حقیقت با استفاده از روایات معتبری هستیم و در انتخاب روایات به اشتمال آنها بر مضامین مورد تأیید در آیات و روایات توجه شده است.
در حقیقت قرآن کریم دارای دو بعد وسعت و عمق است؛وسعت ناظر به همه نیازهای مرتبط فطری بشر بوده و عمق ناظر به تمام مراتب معرفتی موجود در هستی است که رسالت قلم در اینجا رسیدگی به جنبه عمقی خواهد بود.(مبنای روایتی در این سایت،تفسیر شریف البرهان بوده که حاوی بالاترین معارف غیبی قرآن کریم است).

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

مبطلات عمل معنوی

مصطفی رضایی | جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۹ ب.ظ

«علی بن إبراهیم: قال: الصادق (علیه السلام): «قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): من أسدى إلى مؤمن معروفا، ثم آذاه بالکلام أو من علیه، فقد أبطل الله صدقته، ثم ضرب فیه مثلا، فقال: کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِین»(البرهان،ج1،ص543)؛

هر عملی در انسان دارای آثار بیرونی و درونی است،اما در این میان،انجام اموری می تواند موجب اضمحلال و هدم این اثرات گردد که در روایات و آیات شریفه به تفصیل از آنان سخن به میان آمده است.از جمله این امور،منت و ایذاء پس از نوعی خدمت و صدقه است؛چه در زمینه مادی،علمی،توانی و ...چراکه انفاق برخواسته از اخلاص و رفع تعلقات درون انسان است و کسی که پس از عمل به منت روی می آورد در حقیقت با بازگشت به عقب گام بلند اخلاصی خود را نابود ساخته است.

  • مصطفی رضایی

آثار توبه در وجود انسان

مصطفی رضایی | چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۰۴:۰۷ ب.ظ

«عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن بعض أصحابنا، رفعه، قال: «إن الله عز و جل أعطى التوابین ثلاث خصال، لو أعطى خصلة منها جمیع أهل السماوات و الأرض لنجوا بها، قوله عز و جل: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ فمن أحبه الله تعالى لم یعذبه»(البرهان،ج1،ص463)؛

توبه کننده به همراه خود سه خصلت را حمل می کند،توبه،طهارت و محبت خداوند.این سه ضلع،اضلاعی هستند که موجبات ممانعت انسان از پیروی گناه را فراهم می سازند و همانطور که در آیه شریفه بیان گشته توبه به دنبال خود تطهیر نفسی را برای انسان رقم می زند و کسی که درونش از ناخالصی و قذارات روحی تطهیر گردد،قابلیت ارتباط با مالکوت هستی و فطرت را درمی یابد و مسلما کسی که فاقد قذارت و ناپاکی درونی است و ریشه هر گناه بازگشت به همین امور دارد،مورد عذاب قرار نمی گیرد.

  • مصطفی رضایی

ملکات و نوسانات رفتاری در حیات انسان

مصطفی رضایی | دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۶ ق.ظ

«کنت عند أبی جعفر (علیه السلام) فدخل علیه حمران بن أعین، و سأله عن أشیاء، فلما هم حمران بالقیام، قال لأبی جعفر (علیه السلام): أخبرک- أطال الله بقاءک، و أمتعنا بک- أنا نأتیک فما نخرج من عندک حتى ترق قلوبنا، و تسلو أنفسنا عن الدنیا، و یهون علینا ما فی أیدی الناس من هذه الأموال، ثم نخرج من عندک فإذا صرنا مع الناس و التجار أحببنا الدنیا. قال: فقال أبو جعفر (علیه السلام): «إنما هی القلوب مرة یصعب علیها الأمر، و مرة یسهل»(البرهان،ج1،ص464)؛

روایت فوق ناظر به تقلب احوالانی در زمان های مختلف نسبت به حقائق موجود در هستی است و تأثیراتی که فضاهایی معنوی می تواند بر نورانیت قلوب و اقبال و ادبار آن نسبت به آخرت و دنیا ایجاد نماید.این تأثیرات در زمانی ایجاد خواهد شد که قلوب نسبت به آن خصلت رفتاری به مقام ملکه بودن نرسیده باشد،به عنوان مثال کسی که در انقطاع از عالم ماده(که مرتبه ای پایین تر از انقطاع از خود است)به ملکه رسیده،تغییرات محیطی و حوادث او را باری دوباره به تعلقات دنیا بازنمی گرداند،اما زمانی که شخص توانسته باشد به نحو مقطعی از این حالت خلاصی یافته باشد،باری دیگر از روزنه ای جدید،این تعلق بر او وارد می گردد.

  • مصطفی رضایی

خطر مرگ روحی

مصطفی رضایی | شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۷ ق.ظ

«وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْل... و الفتنة- یعنی الکفر بالله- أکبر من القتل.و فی (نهج البیان) عن أبی جعفر (علیه السلام): «الفتنة هنا هنا: الشرک»(البرهان،ج1،ص454)؛

در آیه شریفه بر مبارزه با فتنه تا نابودی آن تأکید شده است و از طرفی فتنه امری خطرناک تر از قتل انسان برشمرده شده؛چراکه مطابق با روایات بیان شده مراد از فتنه کفر و شرک بوده که خطری مسلم برای روح و حقیقت انسان است و قتل راجع به جنبه ظاهری و جسمی انسان است و در صورت نابود شدن روح انسانی،جسم او پایین تر از حیوانی خواهد شد که تابع شهوات بوده و تمامی افکار و اعمال او بر این رویه شکل گرفته است.


  • مصطفی رضایی

علم امام

مصطفی رضایی | دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۵۸ ب.ظ

 «علی بن إبراهیم، قال: نزلت فی أمیر المؤمنین (علیه السلام) لقول رسول الله (صلى الله علیه و آله): «أنا مدینة العلم، و علی بابها و لا تأتوا المدینة إلا من بابها».(البرهان،ج1،ص409)؛

آنچه از معنی علم در آیات و روایات،مد نظر بوده مغایر با معنی متعارف بیرونی است بلکه مراد از علم در شریعت در غالب موارد،حقیقت نورانیت و معرفتی است که موجب انشراح قلب و توسعه وجودی انسان می گردد.این معرفت تنها در مسیر شناخت خداوند رخ خواهد داد و انسان به میزانی که نور جامع هستی(نور خداوند)تقرب یابد به میزان بیشتری به این شهود و علم راه پیدا خواهد کرد؛«إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى‏ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّدا»(اسراء،آیه 107).بر همین اساس،شهر و جامعیت علم تنها در وجود نبی اکرم قرار داشته و هیچ علمی خارج از وجود مبارک ایشان که حائز تمام نورانیت بوده متصور نیست،امیرالمؤمنین نیز که دارای ولایت رسول خداوند بوده باب و نقطه مرکزی این علم بوده و در وفات رسول اکرم و فقدان ظاهری ایشان،امکان دریافت علم بدون تلقی از ائمه طاهرین میسر نخواهد بود.

  • مصطفی رضایی

ابواب توحید خداوند

مصطفی رضایی | شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۳۴ ب.ظ

«الطبرسی فی (الاحتجاج): عن الأصبغ بن نباتة، قال: کنت جالسا عند أمیر المؤمنین (علیه السلام) فجاءه ابن الکواء، فقال: یا أمیر المؤمنین، [من البیوت فی‏] قول الله عز و جل وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها؟
فقال (علیه السلام): «نحن البیوت التی أمر الله بها أن تؤتى من أبوابها، نحن باب الله و بیوته التی یؤتى منها، فمن بایعنا و أقر بولایتنا فقد أتى البیوت من أبوابها، و من خالفنا و فضل علینا غیرنا فقد أتى البیوت من ظهورها»(البرهان،ج1،ص408)؛

عبودیت خداوند همانند برخی امور نبوده که از طرق متعدد قابل دستیابی باشد،بلکه در این طریق به هر میزانی که از قالب اصلی و تنها راه مستقیم دوری یا غفلت شود،به همان میزان عبودیت تحت شعاع قرار خواهد گرفت.بر همین اساس بوده که انبوهی از روایات و آیات شریفه،سبیل نجات را در یک مسیر معرفی نمود و برخلاف تعبیر ظلمات،همواره تعبیر مفرد نور به کار رفته است.امام،همین تنها بستر رسیدن به عبودیت است که به دلیل خلوص محض در ذات خداوند،کسی به میزان ایشان،به رتبه قربی نائل نیامده است و از آنجا که عبودیت ایشان تام و محض بوده،مسیری فراتر از ایشان در عبودیت متصور نبوده که ایشان درمانده از آن باشند،از همین روی،تنها باب نجات امت و بابی که می توان به خداوند و توحید راه یافت،راه امام و تبعیت تام از ایشان در تمامی ابعاد است.

  • مصطفی رضایی

سلسله علل و معلولی خلقت

مصطفی رضایی | جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۵۴ ق.ظ

«أحمد بن محمد بن خالد البرقی، عن أبیه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام)، فی قول الله عز و جل: وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها.
قال: «یعنی أن یأتی الأمر من وجهه، أی الأمور کان»(البرهان،ج1،ص407)؛

عالم،دارای سلسله ای از معالیل و علت هاست و هیچ امری در این میان،از آن استثناء نخواهد بود و این همان حکمت مستحکم و مستمر الهی در تماخ خلقت است و اعتقاد به اتفاق بودن یا شانس یا مفاهیمی از این قبیل،در حقیقت زیرسؤال بردن و حاکی از خللی در بینش انسان نسبت به خداوند خواهد بود.بر اساس این قانون ساری در خلقت،هر امر مادی و معنوی،دارای باب مخصوص خود بوده و تا زمانی که از آن مجرا اقدام نشود،انسان به نتیجه لازم دست نخواهد یافت از همین روی،در روایت فوق،تعبیر «ای الامور کان»،به کار برده شده است.بر این اساس،انسان تا زمانی که قواعد و بایسته ها و چارچوب ها و ابواب موجود در هستی را به درستی نشناسد،قادر به دست یابی بدان ها نخواهد بود.

  • مصطفی رضایی