اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

قرآن کریم مشتمل بر مراتب درونی و باطنی بسیاری است و کمتر به صورت علمی به این مقوله پرداخته شده است.از همین روی،در این جایگاه به دنبال تبیین این حقیقت با استفاده از روایات معتبری هستیم و در انتخاب روایات به اشتمال آنها بر مضامین مورد تأیید در آیات و روایات توجه شده است.
در حقیقت قرآن کریم دارای دو بعد وسعت و عمق است؛وسعت ناظر به همه نیازهای مرتبط فطری بشر بوده و عمق ناظر به تمام مراتب معرفتی موجود در هستی است که رسالت قلم در اینجا رسیدگی به جنبه عمقی خواهد بود.(مبنای روایتی در این سایت،تفسیر شریف البرهان بوده که حاوی بالاترین معارف غیبی قرآن کریم است).

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خیر ـ شر» ثبت شده است

اصول خیر و اصول شر در هستی

مصطفی رضایی | پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۶، ۰۴:۴۴ ب.ظ

«سعد بن عبدالله فی (بصائر الدرجات) قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسى بن الحسین بن سعید، عن الحسن بن علی، عن حفص المؤذن‏،قال: کتب أبو عبدالله (علیه السلام) إلى أبی الخطاب: «بلغنی أنک تزعم أن الخمر رجل، و أن الزنا رجل، و أن الصلاة رجل، و أن الصوم رجل؛ و لیس کما تقول، نحن أصل الخیر، و فروعه طاعة الله، و عدونا أصل الشر، و فروعه معصیة الله‏»(البرهان،ج1،ص54)؛

روایت فوق به صراحت بیان می دارد که حق و باطل،خیر و شر به افراد قائم نبوده بلکه حقیقت طاعت خداوند و ولایت او در وجود اهل بیت اجتماع نموده و حقیقت شر و ضلالت در وجود دشمنان اهل بیت جمع گشته است.از این روی اگر عصیانی در هستی صادر می گردد به سبب قرار گرفتن ذیل ولایت دشمنان اهل بیت بوده و به سبب نزدیکی انسان بدان ها،فرد گرفتار چنین عملی شده است.در طرف مقابل نیز اگر طاعتی در هستی رقم بخورد،به علت تقرب جامعه به حقیقت امامت بوده و روح چنین جامعه،روح ولایت و امامت است.لذا نباید جریان اهل بیت را جریان چند انسان صرف به نام امام تلقی نمود.


  • مصطفی رضایی