اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

قرآن کریم مشتمل بر مراتب درونی و باطنی بسیاری است و کمتر به صورت علمی به این مقوله پرداخته شده است.از همین روی،در این جایگاه به دنبال تبیین این حقیقت با استفاده از روایات معتبری هستیم و در انتخاب روایات به اشتمال آنها بر مضامین مورد تأیید در آیات و روایات توجه شده است.
در حقیقت قرآن کریم دارای دو بعد وسعت و عمق است؛وسعت ناظر به همه نیازهای مرتبط فطری بشر بوده و عمق ناظر به تمام مراتب معرفتی موجود در هستی است که رسالت قلم در اینجا رسیدگی به جنبه عمقی خواهد بود.(مبنای روایتی در این سایت،تفسیر شریف البرهان بوده که حاوی بالاترین معارف غیبی قرآن کریم است).

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

علم امام

مصطفی رضایی | دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۵۸ ب.ظ

 «علی بن إبراهیم، قال: نزلت فی أمیر المؤمنین (علیه السلام) لقول رسول الله (صلى الله علیه و آله): «أنا مدینة العلم، و علی بابها و لا تأتوا المدینة إلا من بابها».(البرهان،ج1،ص409)؛

آنچه از معنی علم در آیات و روایات،مد نظر بوده مغایر با معنی متعارف بیرونی است بلکه مراد از علم در شریعت در غالب موارد،حقیقت نورانیت و معرفتی است که موجب انشراح قلب و توسعه وجودی انسان می گردد.این معرفت تنها در مسیر شناخت خداوند رخ خواهد داد و انسان به میزانی که نور جامع هستی(نور خداوند)تقرب یابد به میزان بیشتری به این شهود و علم راه پیدا خواهد کرد؛«إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى‏ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّدا»(اسراء،آیه 107).بر همین اساس،شهر و جامعیت علم تنها در وجود نبی اکرم قرار داشته و هیچ علمی خارج از وجود مبارک ایشان که حائز تمام نورانیت بوده متصور نیست،امیرالمؤمنین نیز که دارای ولایت رسول خداوند بوده باب و نقطه مرکزی این علم بوده و در وفات رسول اکرم و فقدان ظاهری ایشان،امکان دریافت علم بدون تلقی از ائمه طاهرین میسر نخواهد بود.

  • مصطفی رضایی

ابواب توحید خداوند

مصطفی رضایی | شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۳۴ ب.ظ

«الطبرسی فی (الاحتجاج): عن الأصبغ بن نباتة، قال: کنت جالسا عند أمیر المؤمنین (علیه السلام) فجاءه ابن الکواء، فقال: یا أمیر المؤمنین، [من البیوت فی‏] قول الله عز و جل وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها؟
فقال (علیه السلام): «نحن البیوت التی أمر الله بها أن تؤتى من أبوابها، نحن باب الله و بیوته التی یؤتى منها، فمن بایعنا و أقر بولایتنا فقد أتى البیوت من أبوابها، و من خالفنا و فضل علینا غیرنا فقد أتى البیوت من ظهورها»(البرهان،ج1،ص408)؛

عبودیت خداوند همانند برخی امور نبوده که از طرق متعدد قابل دستیابی باشد،بلکه در این طریق به هر میزانی که از قالب اصلی و تنها راه مستقیم دوری یا غفلت شود،به همان میزان عبودیت تحت شعاع قرار خواهد گرفت.بر همین اساس بوده که انبوهی از روایات و آیات شریفه،سبیل نجات را در یک مسیر معرفی نمود و برخلاف تعبیر ظلمات،همواره تعبیر مفرد نور به کار رفته است.امام،همین تنها بستر رسیدن به عبودیت است که به دلیل خلوص محض در ذات خداوند،کسی به میزان ایشان،به رتبه قربی نائل نیامده است و از آنجا که عبودیت ایشان تام و محض بوده،مسیری فراتر از ایشان در عبودیت متصور نبوده که ایشان درمانده از آن باشند،از همین روی،تنها باب نجات امت و بابی که می توان به خداوند و توحید راه یافت،راه امام و تبعیت تام از ایشان در تمامی ابعاد است.

  • مصطفی رضایی

سلسله علل و معلولی خلقت

مصطفی رضایی | جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۵۴ ق.ظ

«أحمد بن محمد بن خالد البرقی، عن أبیه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام)، فی قول الله عز و جل: وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها.
قال: «یعنی أن یأتی الأمر من وجهه، أی الأمور کان»(البرهان،ج1،ص407)؛

عالم،دارای سلسله ای از معالیل و علت هاست و هیچ امری در این میان،از آن استثناء نخواهد بود و این همان حکمت مستحکم و مستمر الهی در تماخ خلقت است و اعتقاد به اتفاق بودن یا شانس یا مفاهیمی از این قبیل،در حقیقت زیرسؤال بردن و حاکی از خللی در بینش انسان نسبت به خداوند خواهد بود.بر اساس این قانون ساری در خلقت،هر امر مادی و معنوی،دارای باب مخصوص خود بوده و تا زمانی که از آن مجرا اقدام نشود،انسان به نتیجه لازم دست نخواهد یافت از همین روی،در روایت فوق،تعبیر «ای الامور کان»،به کار برده شده است.بر این اساس،انسان تا زمانی که قواعد و بایسته ها و چارچوب ها و ابواب موجود در هستی را به درستی نشناسد،قادر به دست یابی بدان ها نخواهد بود.

  • مصطفی رضایی

غلبه ملکوت بر ظاهر در هستی

مصطفی رضایی | دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۲۹ ق.ظ

«محمد بن یعقوب: عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن معاویة بن عمار، عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: «لو قرئت الحمد على میت سبعین مرة، ثم ردت فیه الروح، ما کان عجبا»(البرهان،ج1،ص96)؛

مطابق با معارف آیات و روایات،هستی دارای دو بعد ملکوتی و مادی است و بعد ملکوتی حقیقت وجودی هستی و جنبه مادی،قشر ظاهری هستی را تشکیل می دهد،از همین روی در تمامی معادلات و حالات موجود در هستی،جنبه ملکوت توفق داشته و می تواند تغییرات محسوسی را در جنبه ظاهری عالم ایجاد نماید،روایت فوق نیز ناظر به همین زمینه بوده و قرائت سوره حمد با وجود معرفت و ادراک کافی،به دلیل دربرداشتن عصاره از تمام حقائق هستی،توان زنده نمودن مرده را داشته و می تواند روح توفی شده به عالم غیب را دوباره به عالم ماده بازگرداند،همانطور که در خصوص تأثیرات این سوره شریف در تشفی بیماری نیز بیان شده است؛«و عنه: عن محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، عن عبدالله بن الفضل، رفعه، قال: «ما قرأت الحمد على وجع سبعین مرة إلا سکن»(همان).

از جمله موارد غلبه باطن بر ظاهر هستی و تغییر معادلات ظاهری در آیات شریفه،داستان جنگ بدر بوده که؛«قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ أُخْرى‏ کافِرَةٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْن»(آل عمران،آیه 13).

  • مصطفی رضایی

ارتباط ملکوت عمل و ثواب آن

مصطفی رضایی | شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۵۸ ب.ظ

«ألا فمن قرأها(فاتحه الکتاب)معتقدا لموالاة محمد (صلى الله علیه و آله) و آله الطیبین، منقادا لأمرها، مؤمنا بظاهرها و باطنها، أعطاه الله بکل حرف منها أفضل من الدنیا و ما فیها، من أصناف أموالها و خیراتها»(البرهان،ج1،ص96)؛

روایت فوق دلیلی و قرینه ای روشن بر جریان بسیاری از ثواب هایی است که در شریعت بابت اعمال انسان ذکر شده است.در حقیقت هر عمل دارای ملکوتی است و تا زمانی که انسان بدین نورانیت وارد نشود نخواهد توانست از آثار گسترده آن بهره مند گردد،لذا صرف تمسک ظاهری به عمل عبادی هرچند در مواردی می تواند دارای اثراتی باشد،اما مناقب ذکر شده بابت اعمال در روایات،منوط به وجود معرفت،محبت و ورود به ملکوت عمل است،همانطور که در روایت فوق اصل محبت به عمل و وساطت امام(علیه السلام) و ایمان به ظاهر و باطن عمل،جهت بهره مندی از آثار عمیق و وسیع عمل،شرط دانسته شده است.

  • مصطفی رضایی

بعثت نبی اکرم و ناله شیطان

مصطفی رضایی | جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۴۱ ق.ظ

 «عنه، قال: حدثنی أبی، عن الحسن بن علی بن فضال، عن علی بن عقبة، عن أبی عبدالله (علیه السلام)، قال: «إن إبلیس رن رنینا،لما بعث الله نبیه على حین فترة من الرسل، و حین نزلت أم الکتاب»(البرهان،ج1،ص97)؛

بعثت نبی اکرم به عنوان آخرین مقطع از رسالت انبیاء و اکمال دین،برآورده کننده انتظار هزاران ساله و مقدمه سازی هزاران نبی خداوند برای تبیین و پیش برد دین خداوند بود تا این مسیر به وجود مقدس نبی اکرم منتهی گردد،از همین روی در نهج البلاغه،امام دوران بعثت را دوران شکوفایی و بازگشت نور تام الهی معرفی نموده اند؛چراکه پس از مبعوث شدن حضرت،بشر توان تحمل و فهم بالاترین معارف الهی در قرآن کریم را یافتند و دین پس از گذران مقاطع بسیار تاریخی،به مرحله پایانی خود رسید که در آن،دین خاتم مهیمن بر همه ادیان و حاکم بر آنان بود.

بخش دوم،از غضب شیطان ناظر به نزول قرآن کریم و خصوصا سوره مبارکه حمد بوده که مشتمل بر معارف فشرده موجود در قرآن کریم بوده همانطور که روایات با لطافت بیانی و تعبیری خود،این جایگاه را تبیین نموده اند؛«عن محمد بن سنان، عن أبی الحسن موسى بن جعفر، عن أبیه (علیهما السلام)، قال: قال لأبی حنیفة: «ما سورة أولها تحمید، و أوسطها إخلاص، و آخرها دعاء؟» فبقی متحیرا، ثم قال: لا أدری.
فقال أبو عبدالله (علیه السلام): «السورة التی أولها تحمید، و أوسطها إخلاص، و آخرها دعاء، سورة الحمد»(همان)؛سوره حمد مشتمل بر تمام دین و رسیدن به مدارج بالای عبودیتی و ارتباطی با خداوند و حاوی همه سلوک معرفتی انسان در مسیر رشد خود است.

  • مصطفی رضایی

اسم اعظم خداوند

مصطفی رضایی | چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۱۱ ب.ظ

«عنه: بإسناده عن محمد بن الحسین، عن محمد بن حماد بن زید، عن عبدالله بن یحیى الکاهلی، عن أبی عبدالله (علیه السلام)، قال: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أقرب إلى اسم الله الأعظم من ناظر العین إلى بیاضها»؛

اسم اعظم خداوند متعال حاوی تمام خصوصیات ذاتی خداوند بوده و اختصاص به ذات احدیت او حق تعالی دارد و به عبادی که خالص هر شائبه بیرونی و درونی بوده اعطا شده است،از این روی در روایات متعددی ائمه طاهرین،اسماء اعظم خداوند برشمرده شده اند؛چراکه کلمات تام و مظاهر مطلق خصال حق تعالی هستند.بسمله نیز به دلیل اشتمال بر همین خصوصیات که دربردارنده استعانت تام،نام جامع الله،مقام رحمانیت و رحیمیت خداوند و ...بوده نزدیک ترین آیات شریفه به اسم اعظم خداوند محسوب می شود تا جایی که در کلام،این شدت قرابت و یگانگی به نزدیکی سیاهی و سفیدی چشم تمثیل زده شده است.

  • مصطفی رضایی