اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

اشراق درونی تنها با سیر قرآنی میسر خواهد بود...

اشراق با قرآن

قرآن کریم مشتمل بر مراتب درونی و باطنی بسیاری است و کمتر به صورت علمی به این مقوله پرداخته شده است.از همین روی،در این جایگاه به دنبال تبیین این حقیقت با استفاده از روایات معتبری هستیم و در انتخاب روایات به اشتمال آنها بر مضامین مورد تأیید در آیات و روایات توجه شده است.
در حقیقت قرآن کریم دارای دو بعد وسعت و عمق است؛وسعت ناظر به همه نیازهای مرتبط فطری بشر بوده و عمق ناظر به تمام مراتب معرفتی موجود در هستی است که رسالت قلم در اینجا رسیدگی به جنبه عمقی خواهد بود.(مبنای روایتی در این سایت،تفسیر شریف البرهان بوده که حاوی بالاترین معارف غیبی قرآن کریم است).

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

انوار ائمه اطهار با انبیاء گذشته

مصطفی رضایی | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۵۸ ق.ظ

«و إن نوحا لما رکب السفینة و خاف الغرق، قال: اللهم إنی أسألک بحق محمد و آل محمد لما نجیتنی من الغرق؛ فنجاه الله منه‏ و إن إبراهیم (علیه السلام) لما ألقی فی النار، قال: اللهم إنی أسألک بحق محمد و آل محمد لما نجیتنی منها؛ فجعلها علیه بردا و سلاما، و إن موسى لما ألقى عصاه و أوجس فی نفسه خیفة، قال: اللهم إنی أسألک بحق محمد و آل محمد لما نجیتنی‏»(البرهان،ج1،ص197)؛همه انبیاء الهی با توسل به ائمه اطهار از مشکلات رهایی یافتند.

توسل به انوار مقدس ائمه اطهار فصل مشترک همه انبیاء گذشته خصوصا رسولان اولوالعزم بوده که نشان می دهد نه تنها ایشان واقف به جایگاه و مقامات ائمه اطهار بودند،به رفعت مقامی ایشان نسبت به خود و مقام شفاعت سراسری ایشان در هستی به خوبی واقف بوده اند تا جایی که توسل بدیشان را رفع کننده هموم و غموم خود می دانستند.در حقیقت انوار ائمه اطهار مطابق با روایات متعددی،از ابتدای خلقت تاکنون همراه تمامی انبیاء بوده و ایشان را یاری می نمودند تا این انوار در عصر نبی اکرم از حالت مکتوم به نمود ظاهری تجلی پیدا نمود.

  • مصطفی رضایی

شفاعت ائمه اطهار از انبیاء

مصطفی رضایی | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۳۳ ق.ظ
«فی قول الله عز و جل: فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ‏ قال: «سأله بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین (علیهم السلام)»؛منظور از کلماتی که سبب پذیرش توبه حضرت آدم شد،توسل به ائمه اطهار بود.(البرهان،ج1،ص193)؛
همه انبیاء و اوصیاء الهی از حیث مقامات معنوی ذیل ائمه اطهار قرار می گیرند،به همین سبب از جهت شفاعت نیز زیر مجموعه ای از ایشان محسوب گشته و برای نائل شدن به مراتب بالاتر معرفتی نیازمند شفاعت و توسل به انوار ایشان هستند حتی ملائکه مقرب خداوند که مطابق با روایات متعدد با تقرب و توسل به ائمه اطهار اذن ورود به مراتب بعدی معنوی را پیدا می کند.حال سؤال این است وقتی ملائکه مقرب الهی و انبیاء عظام خداوند با توسل به ائمه طاهرین به مراتب بالاتر معنوی نائل می گردند،چگونه افرادی بدون شناخت امامت یا انکار آن خواهند توانست به حقیقت توحید برسند؟!
  • مصطفی رضایی

انواع مشیت خداوند

مصطفی رضایی | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۰۱ ق.ظ

«عن أبی الحسن (علیه السلام)، قال: «إن لله إرادتین و مشیئتین:إرادة حتم، و إرادة عزم، ینهى و هو یشاء، و یأمر و هو لا یشاء:(البرهان،ج1،ص183)؛

خداوند دارای دو اراده است؛اراده حتمی و اراده عزمی؛در مورد اول خداوند نهی نموده و اراده تکوینی آن را دارد بدین معنا که آنچه او اراده می نماید قطعا در عالم محقق می گردد،اما اراده دومی نیز برای خداوند بیان شده که همان مشیت و اراده امور خیر در هستی است؛در حقیقت خداوند غیر از حسنات،خیرات و نیکی امری دیگر را اراده نمی کند؛چراکه حقیقت نورانیت و خیر در عالم،وام گرفته شده از وجود خداوند است،اما هر اراده خیر خداوند در عالم جاری نمی شود؛چراکه عالم دنیا،عالم ابتلائ و امتحان بوده تا افراد بتوانند با قوه اختیار خود خیر یا شر را برگزینند.

  • مصطفی رضایی

بهشت حضرت آدم؟

مصطفی رضایی | يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۴۳ ق.ظ

«عن أبی عبد الله (علیه السلام)، قال: سألته عن جنة آدم، فقال:«جنة آدم من جنان الدنیا، تطلع‏ فیها الشمس و القمر، و لو کانت من جنان الخلد ما خرج منها أبدا»؛بهشتی که حضرت آدم در آن بود،باغی از زمین بود...(البرهان،ج1،ص180)؛

از جمله ابهامات در داستان رانده شدن حضرت آدم از بهشت این مسأله بوده که بهشت جایگاه عدن و همیشگی است و امکان ورود شیطان بدانجا نیست؟!روایات نیز این جنبه را مورد تشریح قرار داده و بیان نموده اند که این بهشت،همان بهشت موعود نیست بلکه از این روایات استفاده می شود،این مکان دارای خصائصی از دنیا و خصوصیاتی از سرای دیگر بود به همین دلیل خداوند وعده نعمت سرشار و بدون پایان را به حضرت آدم داد و از آنجا که از جنبه های دنیوی نیز برخوردار بود،امکان ورود شیطان و رانده شدن در آن وجود داشته است.لذا این مسأله که ما اول در بهشت بودیم و به سبب حضرت آدم رانده شدیم از اساس تهی و فاقد دلیل است.

  • مصطفی رضایی

راز رانده شدن حضرت آدم از بهشت

مصطفی رضایی | جمعه, ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۵۵ ق.ظ
«وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ شجرة العلم، شجرة علم محمد (صلى الله علیه و آله) و آل محمد (صلوات الله علیهم أجمعین) الذین آثرهم‏ الله عز و جل بها دون خلقه»(البرهان،ج1،ص178)؛
در بدو نظر،داستان حضرت آدم با عصمت پیامبری منافات داشته که مورد اغوای شیطان قرار گیرد،اما بررسی دقیق روایات خصوصا امثال روایت فوق نشان می دهد که درخت نهی شده،درختی عادی نبوده و حضرت آدم به سبب تمایلات و شهوات مادی به آن نزدیک نشده است،بلکه آن درخت،مقام اختصاصی ائمه طاهرین بوده و حضرت آدم در مقام ایشان حرص ورزیده و خواستار رسیدن به مقامی بودند که تنها از آن وجود مبارک ائمه طاهرین بوده و مهمتر اینکه هرچند خداوند نهی تشریعی نفرموده بود؛چراکه هنوز دین و تشریعی ایجاد نشده بود،اما صرف غمض عین از دستور خداوند متعال هرچند به سبب امری معنوی بوده،سبب هبوط ایشان گشت همانند زمانی که مؤمن در عالم دنیا به سبب میل به مراتب معنوی،نسبت به تقدیر فعلی خود گرفتار تشکیک و احیانا اعتراض قلبی می گردد.
  • مصطفی رضایی

حقائق وجودی ملائکه

مصطفی رضایی | يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۰۸ ق.ظ

«سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن إبلیس أ کان من الملائکة، أو کان یلی شیئا من أمر السماء؟ فقال: «لم یکن من الملائکة، و کانت الملائکة ترى أنه منها، و کان الله یعلم أنه لیس منها»(البرهان،ج1،ص177)؛

ملائکه از جنس نور بوده و این نور اشاره به جنبه ملکوتی و بعد عصمت ایشان دارد به گونه ای که به نص روایات مکرر هرگز از یاد خداوند غافل نشده و لحظه ای خالی از عبودیت او نیستند،لذا اگر تحلیلی در خصوص وجود مقدس ایشان ارائه می گردد باید ناظر به این جنبه وجودی ایشان باشد و به همین سبب،شیطان همانطور که روایت فوق بیان داشته نمی تواند از جنس آنها باشد هرچند امکان ملحق شدن بدان ها وجود داشته است و به همین دلیل نیز از طاعت خداوند متعال خروج نمود.

  • مصطفی رضایی

تعلیم عبودیت به ملائکه

مصطفی رضایی | سه شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۴۰ ق.ظ

«عن أیمن بن محرز، عن الصادق جعفر بن محمد (علیه السلام): «إن الله تبارک و تعالى علم آدم (علیه السلام) أسماء حجج الله کلهاعرضهم- و هم أرواح- على الملائکة، فقال: أنبئونی بأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین بأنکم أحق بالخلافة فی الأرض- لتسبیحکم و تقدیسکم- من آدم (علیه السلام): قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ‏.»(البرهان،ج1،ص165)؛

مطابق با روایت و ادله متعدد،ائمه طاهرین دارای خلقت نوری قبل از خلقت مادی خود بوده اند و در این جایگاه به حمد و تسبیح خداوند می پرداختند،تسبیح و معرفت توحیدی ایشان به مثابه ای بدون نقص بوده که خداوند رسالت تعلیم ملائکه را بدیشان واگذار نمود،منظور از تعلیم،آموزش های ظاهری نبوده بلکه ائمه اطهار حقیقت عبودیت و سلوک معنوی حقیقی را به منزه ترین موجودات هستی که تنها در حال عبادت خداوند هستند(ملائکه)آموزش داده اند و اگر عبودیتی نیز در هستی جریان دارد،به سبب وجود امام بوده والا عبودیتی در عالم واقع نمی گشت همانطور که مسالک دور از امام که به ظاهر عبادت می نمایند،حقیقتا عبودیتی ندارند.

  • مصطفی رضایی